خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر میشود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود.
متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۱۳ اردیبهشت ۱۳۷۶ که برای نخستین بار در «انتخاب» منتشر می شود، در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
صبح به دانشگاه تهران رفتم و در مراسم سالگرد شهادت شهيد مطهرى شركت كردم. در اثر دير تشكيل شدن جلسه، با تأخير رفتيم. بعد از قرآن و خيرمقدم توسط آقاى [عباس] محفوظى، [نماينده ولي فقيه در دانشگاهها]، مفصل سخنرانى كردم.
به دفترم رفتم. [آقاي آتا چاريف]، معاون رييسجمهور تركمنستان آمد. نامه رييسجمهور را براى دعوت من جهت شركت در اجلاس سران كشورهاى آسياى ميانه آورد؛ پذيرفتم. هفته آينده است. گفت همه آنها انتظار دارند كه با حضور رييسجمهور ايران، بخشى از مشكلاتشان رفع شود.
مسئولان حزبالله لبنان آمدند. آقاى سيد [حسن] نصرالله، دبيركل از وضع كنونى حزبالله گزارش داد؛ از كمكهاى ايران راضىاند. من هم تشويقشان كردم و روحيه جديد واقع بينىشان را ستودم. گفتم آنها بايد براى اصلاح امور لبنان، برنامه داشته باشند و هميشه نمىتوانند به صورت جهادى و استشهادى باشند. ظهر سلمانى براى اصلاح آمد. عصر به جلسه هيأت دولت نرفتم و براى انجام كارها در دفتر ماندم.
شب ميهمان آيتالله خامنهاى بودم. دربارة انتخابات مجلس آينده، حوادث جارى آمريكا، افغانستان، قيمتگذارى و كنترل كالاها با ارز رقابتى، نهضتهاى اسلامى و مسافرت من به تركمنستان مذاكره كرديم. نزديك ساعت يازده شب به خانه رسيدم. نمنم باران مىبارد.
سال ۱۳۷۲
ساعت هشت صبح براى افتتاح نمايشگاه بينالمللى كتاب رفتيم. از غرفههاى ناشران داخلى و عربى بازديد كردم و با اكثر آنها صحبت نمودم؛ خيلى راضى بودند. بعضىها از گرانى كاغذ و ابزار چاپ شكايت داشتند. در مقايسه، كتابهاى ايرانى نسبت به همه كتب خارجى ارزانتر است.
در مراسم رسمى، آقاي [مصطفي] هاشمىطبا، [معاون توسعه صادرات وزارت بازرگاني] و [علي]لاريجانى، [وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي]، گزارش و خيرمقدم داشتند. من هم سخنرانى كردم. بقيه روز در منزل بودم و كار فراوان براى انجام آورده بودم.
عصر با بچهها در باغچه خانه آش رشته خورديم. ظهر هم بچهها جمع بودند.
سال ۱۳۷۳
صبح برای بازدید و افتتاح، به نمایشگاه بینالمللی کتاب رفتیم. عفت و مهدی و یاسر هم بودند. بعداً معلوم شد، برنامه بازدید عفت را هماهنگ نکرده بودند و او برگشته است. از دو سه غرفه ایرانی و خارجی بازدید کردم و توضیحات شنیدم؛ بعضیها از کمبود کاغذ گله داشتند. معلوم شد سوبسید [=یارانه] میخواهند. کاغذ با نرخ آزاد، کم است. برای خرید کتاب، به دانشگاهیان، اعم از دانشجو و استاد، با ارائه تخفیف در قیمت ارز برای کتب خارجی و تخصیص بُن نقدی برای خرید کتب داخلی، کمک زیادی میشود. از غرفههای زبان فارسی هم بازدید کردم.
در مراسم افتتاح، رییس نمایشگاه و معاون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، خیرمقدم گفتند و گزارش دادند. انتشار کتاب، از لحاظ کمّی و کیفی، نسبت به سال گذشته حدود ۲۵ درصد رشد داشته است. من هم صحبت کردم.
به دفترم رفتم. کارها انجام شد. آقای [محمد] عبایی [خراسانی، امامجمعه موقت مشهد] آمد و در مورد سوءقصد و مجروحشدنش توضیحاتی داد. جراحات التیام یافته است. از نحوه ترمیم مدیریت دفتر تبلیغات اسلامی قم گلهمند بود و گفت شاید برود و در مشهد اقامت کند. در مورد جدا شدن مرکز معارف قرآن، از دفتر تبلیغات اسلامی قم صحبت شد؛ گفتم باید بررسی شود.
ظهر عفت در دفتر بود. دکتر [رضا] ملکزاده، برای معاینهاش آمده بود. احتمال ناراحتی کلیه میدهد. عفت از گرانی داروی تجویز شده و نیز از بیانضباطی برنامه نمایشگاه ناراحت بود.
عصر با محسن و حسین [مرعشی] جلسه داشتیم. در مورد متروی تهران و جریانهای سیاسی کشور، صحبت و تصمیمگیری شد. آقای ریشهری، [نماینده ولیفقیه و سرپرست حجاج ایرانی] آمد. راجع به [مراسم راهپیمایی] برائت [از مشرکین] در حج صحبت کردیم. قرار شد، اگر مانع شدند، سرسختی نشود، ولی با مذاکره تلاش برای راه حل شود.
شورای عالی انقلاب فرهنگی جلسه داشت. دربارة توقعات اقلیتهای زبانی و نژادی کشور برای ترویج بیشتر زبان و فرهنگشان مذاکره شد؛ ناتمام ماند. تا ساعت نُه شب، کارها را انجام دادم و به خانه آمدم.
سال ۱۳۷۴
بحث داغ رسانهها در ایران و جهان، مسأله قصد تحریم آمریکا علیه ایران است و عجیب است که اکثر کشورهای مهم و متحد آمریکا اعلان کردهاند، با آمریکا همکاری نمیکنند.
با عفت به کلینیک چشمپزشکی جهاد رفتیم که ابزار پیشرفته معاینه چشم را آوردهاند. با چند وسیله معاینه شدیم. روی هم رفته، چشم عفت از من بهتر است. من به صورت ارثی
زمینه آب مروارید را دارم.
آقای [کمال] خرازی، [نماینده دایم ایران در مقر سازمان ملل] آمد. گزارش اقدامات توجیهگرانه خود در آمریکا را گفت و برای کار تبلیغاتی گستردهتر، بودجه خواست. قرار شد به نحوی از طریق واسطههای مطمئن، به آمریکاییان بفهماند که چه اشتباهی کردهاند، اگر آب باریک ارتباطات اقتصادی و علمی و فنی را قطع کنند.
آقای [مصطفی] میرسلیم، برای دستور شورای عالی انقلاب فرهنگی آمد و سپس آقای [علیاکبر]اشعری، [معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی] هم اضافه شد، برای توضیح جشنواره فرهنگی و با هم در جمع ارباب مطبوعات رفتیم. آقای اشعری گزارش و من صحبت در انتقاد از سطحینگری و شعارزدگی مطبوعات داشتم و ضمن قبول خدمات و نقاط مثبت آنها، توصیه به منطقگرایی کردم.
[آقای سو میترو]، سفیر جدید اندونزی، برای تقدیم استوار نامه آمد. مذاکرات تشریفاتی بود. ژنرال بازنشسته است. عصر در جلسه هیأت دولت، دربارة بالا بردن سطح معافیت حقوقها از مالیات و همچنین دربارة اقدامات اخیر آمریکا و عواقب احتمالی و شیوههای مقابله بحث شد. تلفنی با آیتالله خامنهای صحبت و احوالپرسی کردم.
سال ۱۳۷۵
تا ساعت هفت صبح، گزارشها را خواندم. با هواپیما به سوی لامرد پرواز کردیم. مردم استقبال باشکوهی نمودند. بیمارستان ۸۰ تختخوابی و دانشگاه آزاد اسلامی را افتتاح کردیم. در اجتماع بسیار باشکوه مردم، به استماع شعارها و سرود و شعرهای جالب و خیرمقدم توسط آقای [سیدمحمود] علوی، نماینده مجلس و طرح خواستهها و سخنرانی مفصل و تشویقآمیز من و وعده انجام خواستهها گذشت. بعد ازانقلاب، پیشرفتهای زیادی کردهاند. خیلی محروم بودهاند. اعلان جواز پذیرش هواپیماهای خارجی در فرودگاه شهر، خیلی خوشحالشان کرد. در فرودگاه هم طرحی کلنگزنی شد.
به سوی فسا پرواز کردیم. در این شهر هم استقبال خیابانی و هم اجتماع بسیار باشکوه و بیسابقه داشتیم. ازدحام مردم، باعث عدم امکان اجرای سرودها و مزاحمت برای جانبازان شد. [آقای سیدمحمدحسین ارسنجانی]، امامجمعه و [آقای محمدرضا مجیدی]، نماینده مجلس خیرمقدم گفتند و خواستهها را مطرح کردند. من هم در صحبتم، از خاطرات سفر قبل از انقلاب خودم و آقایان [حسن] صانعی و [محمدمهدی] ربانیاملشی به فسا گفتم که منبرمان در شهر نگرفت و این استقبال باشکوه را جبران آن عدم موفقیت سفر گفتم و از خوبی مردم و برنامههای دولت برای آنها گفتم.
به محل [ایستگاه تحقیقات کشاورزی] «گربایگان» در اطراف فسا، برای بازدید از طرح اجرا شده آبخوانداری رفتیم. آقای دکتر [آهنگ] کوثر و همسرش، این طرح را از سیزده سال پیش اجرا کردهاند. با این روش، ۱۲۰۰ هکتار را جنگل اُکالیپتوس کاشتهاند و قناتها و چاههایی را که رو به خشک شدن بوده، پُرآب کردهاند و چاههای زیادی هم اضافه شده است؛ تجربه موفقی است و به همین دلیل، به جهادسازندگی، اجازه دادیم که در نقاط دیگر تا سطح ۲۰۰ هزار هکتار در سال اجرا کنند. به دکتر کوثر، نشان [درجه سه پژوهش] دادم و سخنرانی و مصاحبه نیرومندی، برای حمایت از طرح نمودم و مواردی که در این ارتباط دیده بودم، نقل کردم. جهادسازندگی، مدعی است، از این رهگذر میتواند هشت میلیون هکتار بر اراضی مزروعی کشور اضافه کند که انقلابی در کشاورزی است.
سپس به دانشکده علوم پزشکی رفتیم. بعد از ناهار و نماز و استراحت و افتتاح خوابگاه، به سوی محل سد سلمان فارسی [قیر]، روی رودخانه قرهآغاج در فیروزآباد پرواز کردیم. با توضیحات مهندس زنگنه، [وزیر نیرو] و مهندس فولادی، [مجری پروژه]، دربارة سد که یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون مترمکعب ظرفیت مخزن است و سد بتونی با ۱۲۵ متر ارتفاع، ۳۶ هزار هکتار زمین را مشروب میکنند و یکساله هزینه را برمیگرداند. ۱۵ میلیارد تومان هزینه خواهد داشت. قرار شد آب برای شهر لار هم داده شود. من هم صحبت کوتاهی در اهمیت این طرح نمودم که مانع رفتن آبها از طریق رودخانه قرهآغاج به خلیج فارس است. با پردهپرداری و شروع کار بدنه با انفجاری عظیم و بازدید از تونل انحرافی، به سوی جهرم پرواز کردیم.
با یک ساعت تأخیر نزدیک غروب رسیدیم. اجتماع فوقالعاده عظیمی داشتند. [آقای سیدحسین آیتاللهی]، امام جمعه گفت، در تاریخ جهرم بیسابقه است. او خیرمقدم کوتاه و خوبی گفت. من هم صحبت خلاصه و پُرمحتوایی در فضایل جهرمیها و کارهای انجام شده و وعدههای جدید داشتم. خیلی پُرشورند. سپس برای افتتاح خوابگاه دانشکده پزشکی و دانشگاه آزاد و کلنگزنی پروژه انتقال گاز شهر و ساخت دانشکده تربیت دبیر رفتیم. در خیابانها تا آخر شب مردم اجتماع داشتند. بعد از شام در فرمانداری جهرم خوابیدیم.
سال ۱۳۷۶
معلمان نمونه آمدند؛ 280 نفر، نيمى مرد و نيمى زن. [آقای محمدعلی نجفی]، وزير [آموزش و پرورش]، گزارش داد و لوح سپاسي به خاطر پيشرفتهاى آموزش و پرورش در زمان مديريت من، تقديم كردند. آقاى [سیداحمد] زرهانى، [قائممقام وزیر در انجمن اولیا و مربیان]، شعر رسایى را که در وصف من سروده بود، خواند. من هم دربارة پيشرفتهاى كمى و كيفى آموزش و پرورش و شاخصهاى خوب فعلى صحبت كردم؛ جلسه باحالى بود.
آقاى [غلامرضا] فروزش، [وزیر جهادسازندگی] آمد. از خطراتى كه به خاطر درگيرى با اروپا در كمين است، اظهار نگرانى كرد و طرح [تأسیس] شركت براى آفريقا را داد. تقاضا كرد كه در برنامه افتتاح سه هزار پروژه جديد جهاد[سازندگی] شركت كنم. در خصوص رأى به نامزدهاى رياست جمهورى، نظر خواست و گفت، علىرغم اينكه حوزه روحانيت جهاد از آقاى ناطق [نوری] حمايت مىكنند، بخشنامه بىطرفى صادر كرده است.
استادان نمونه دانشگاهها آمدند. دكتر [محمدرضا] هاشمى [گلپایگانی، وزیر فرهنگ و آموزش عالی] گزارش داد و يك جلد دیوان حافظ قاب كميته ملي يونسكو را هديه كرد. هداياى استادان نمونه را دادم و برايشان در فضيلت دانش و نقش دانشگاهها در توسعه سخنرانى كردم. به تقاضاى آنها عكس دستهجمعى با من گرفتند.
عصر مصاحبهاى دربارة سفر به مازندران، با توضيح اهميت سد شهيد رجايى و طرح كانال سراسري مازنداران و گيلان و پيشرفت در سازههاى دريايىكردم. شوراى عالى امنيت ملی جلسه داشت. دربارة مسأله آلمان و اتحاديه اروپا و خطر آمريكا و مسایل تركيه و سفر احتمالى آقاى [علی] فلاحيان، [وزیر اطلاعات] به عراق و سفر دكتر [علیاکبر] ولايتى، [وزیر امورخارجه] به مصر صحبت كرديم.
شب دكتر [حسن] روحانى، [دبیر شورای عالی امنیت ملی] آمد. راجع به انتخابات [ریاستجمهوری] و رياست آينده مجلس و محل مجمع تشخيص مصلحت نظام و مسایل اروپا پس از اظهار رهبرى در مورد عدم پذيرش سفير آلمان، صحبت كرديم.